امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Airmail

ˈermeɪl ˈeəmeɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    airmails

معنی و نمونه‌جمله

پست هوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I sent it airmail.
- با پست هوایی فرستادم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد airmail

  1. noun A system of conveying mail by aircraft
    Synonyms: airpost, pp, r&d, rfd, seapost

ارجاع به لغت airmail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «airmail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/airmail

لغات نزدیک airmail

پیشنهاد بهبود معانی