امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Albinism

ˈælbɪˌnɪzəm ˈælbɪˌnɪzəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    albinisms

معنی

noun
پزشکی سفیدی پوست، نبودن رنگ دانه در بدن، زالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد albinism

  1. noun
    Synonyms: achromasia, astigmia, dysautonomia, ichthyosis, mucoviscidosis, nystagmus, thalassemia

ارجاع به لغت albinism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «albinism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/albinism

لغات نزدیک albinism

پیشنهاد بهبود معانی