امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Alienation

    ˌeɪliəˈneɪʃn ˌeɪliəˈneɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    انتقال مالکیت، بیگانگی، بیزاری، تباهی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a feeling of alienation and despair among the youth
    - احساس بیگانگی و یأس در جوانان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد alienation

    1. noun unfriendliness
      Synonyms: breach, breaking off, coolness, disaffection, diverting, division, divorce, estrangement, indifference, remoteness, rupture, separation, setting against, turning away, variance, withdrawal
      Antonyms: charm, endearment, friendliness

    ارجاع به لغت alienation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «alienation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alienation

    لغات نزدیک alienation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند