امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Allision

əˈlɪʒən əˈlɪʒən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    allisions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تصادم، ضربه، برخورد، تلاقی
- There were two allisions reported in the harbor last month.
- ماه گذشته دو تصادم در بندر گزارش شد.
- The investigation found that human error led to the allision between the vessels.
- تحقیقات نشان داد که خطای انسانی منجر به تصادم بین کشتی‌ها شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت allision

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «allision» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/allision

لغات نزدیک allision

پیشنهاد بهبود معانی