امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alpaca

ælˈpækə ælˈpækə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
جانورشناسی آلپاکا (گونه‌ای لاما)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I saw an alpaca at the petting zoo.
- من آلپاکایی را در باغ‌وحش حیوانات خانگی دیدم.
- My neighbor owns a small herd of alpacas on his farm.
- همسایه‌ام گله‌ای کوچک از آلپاکا در مزرعه‌ی خود دارد.
noun uncountable
پشم آلپاکا، پارچه‌ی ساخته‌شده از پشم آلپاکا
- I bought a beautiful alpaca sweater made with the finest wool.
- من یک ژاکت آلپاکای زیبا خریدم که با بهترین پشم درست شده بود.
- My favorite winter hat is made from alpaca.
- کلاه زمستانی مورد علاقه‌ام از پشم آلپاکا ساخته شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alpaca

  1. noun Domesticated llama with long silky fleece; believed to be a domesticated variety of the guanaco
    Synonyms: Lama pacos

ارجاع به لغت alpaca

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alpaca» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alpaca

لغات نزدیک alpaca

پیشنهاد بهبود معانی