امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Already

    ɑːlˈredi ɔːlˈredi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb A2
    از قبل، قبلاً، پیش‌تر، پیش از این، همین الانشم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - I had already thought of this problem.
    - از قبل فکر این مسئله را کرده بودم.
    - He has already eaten lunch.
    - او قبلاً ناهار خورده است.
    adverb
    به این زودی
    - Has he eaten all that food already?
    - آیا به این زودی این همه غذا را خورده است؟
    - Is it 7 o'clock already?
    - آیا به این زودی ساعت ۷ شده است؟
    adverb idiom
    بس است (برای بیان بی‌حوصلگی و بی‌صبری و بی‌طاقتی)
    - Children, that's enough already!
    - (عامیانه) بچه‌ها دیگر بس است!
    - Just ask her already!
    - بسه، ازش بپرس.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد already

    1. adverb before expected time
      Synonyms: as of now, at present, before, before now, but now, by now, by that time, by then, by the time mentioned, by this time, earlier, even now, formerly, heretofore, in the past, just now, now, once, previously, then, up to now

    ارجاع به لغت already

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «already» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/already

    لغات نزدیک already

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی