امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Alum

    ˈæləm ˈæləm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    زاج سفید، زاج، آلوم، زاغ، (شیمی) زاک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun
    (امریکا، عامیانه) فارغ‌التحصیل، دانش‌آموخته
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد alum

    1. noun A white crystalline double sulfate of aluminum: the potassium double sulfate of aluminum
      Synonyms: ammonia alum, potassium alum, potash-alum, ammonium alum
    2. noun A person who has received a degree from a school (high school or college or university)
      Synonyms: alumnus, alumna, graduate, grad

    ارجاع به لغت alum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «alum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alum

    لغات نزدیک alum

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی