امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alveolus

ˌælviˈoʊləs ˌælviˈəʊləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    alveoli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کالبدشناسی کیسه‌ی هوایی، آلوئول تنفسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Each alveolus plays a crucial role in gas exchange within the lungs.
- هر کیسه‌ی هوایی نقش مهمی در تبادل گاز در ریه‌ها دارد.
- In healthy lungs, each alveolus remains open to facilitate breathing.
- در ریه‌های سالم، هر کیسه‌ی هوایی برای تسهیل تنفس باز می‌ماند.
noun countable
کالبدشناسی حفره‌ی دندانی
- Each tooth sits securely in its respective alveolus.
- هر دندان به‌طور محکم در حفره‌ی دندانی مربوطه‌ی خود قرار می‌گیرد.
- After extraction, the alveolus begins to heal gradually.
- پس‌از دندان کشیدن، حفره‌ی دندانی به‌تدریج شروع به بهبود می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alveolus

  1. noun A tiny sac for holding air in the lungs; formed by the terminal dilation of tiny air passageways
    Synonyms: air sac, syrinx, air-cell, vug
  2. noun A bony socket in the alveolar ridge that holds a tooth
    Synonyms: tooth-socket

ارجاع به لغت alveolus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alveolus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alveolus

لغات نزدیک alveolus

پیشنهاد بهبود معانی