امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ambiguity

    ˌæmbɪˈɡjuːəti ˌæmbɪˈɡjuːəti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      ambiguities

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun C2
    ابهام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun
    ابهام، نامعلومی، سخن مشکوک، گنگی معنی
    - Sometimes, ambiguity adds to the beauty of poetry.
    - گاهی اوقات ابهام زیبایی شعر را بیشتر می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ambiguity

    1. noun uncertainty of meaning
      Synonyms: double-entendre, double meaning, doubt, doubtfulness, dubiety, dubiousness, enigma, equivocacy, equivocality, equivocation, incertitude, inconclusiveness, indefiniteness, indeterminateness, obscurity, puzzle, tergiversation, uncertainty, unclearness, vagueness
      Antonyms: certainty, clarity, clearness, definiteness, explicitness, lucidity

    لغات هم‌خانواده ambiguity

    ارجاع به لغت ambiguity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ambiguity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ambiguity

    لغات نزدیک ambiguity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی