امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ambrosial

æmˈbroʊʒəl æmˈbrəʊziəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی (طعم یا بو) بسیار مطبوع، خوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She savored the ambrosial flavors of the exotic dish.
- او طعم‌های بسیار مطبوع این غذای عجیب را می‌چشد.
- The ambrosial aroma of freshly baked bread filled the kitchen.
- عطر خوب نان تازه‌پخته‌شده آشپزخانه را پر کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ambrosial

  1. adjective Highly pleasing, especially to the sense of taste
    Synonyms: ambrosian, heavenly, luscious, appetizing, delectable, delicious, delicate, savory, delightful, scrumptious, tasteful, fragrant, tasty, toothsome, yummy, bittersweet, nectarous, essenced, thuriferous
  2. adverb
    Synonyms: sweetish
  3. noun
    Synonyms: sour-sweet

ارجاع به لغت ambrosial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambrosial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ambrosial

لغات نزدیک ambrosial

پیشنهاد بهبود معانی