امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amenable

əˈmiːnəbl əˈmiːnəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more amenable
  • صفت عالی:

    most amenable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تابع، رام‌شدنی، قابل‌جوابگویی، متمایل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Even the President must be amenable to the laws.
- حتی رئیس‌جمهور هم باید در مقابل قانون مسئول باشد.
- A person amenable to advice.
- شخصی که نصیحت‌پذیر است.
- an illness amenable to treatment
- بیماری درمان‌پذیر
- amenable to the laws of physics
- تحت‌تأثیر قوانین فیزیک، آزمون پذیر توسط قوانین فیزیک
- The stranger was amenable to the accusation.
- آن تهمت به مرد غریبه می‌خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amenable

  1. adjective willing, cooperative
    Synonyms: acquiescent, agreeable, biddable, docile, influenceable, manageable, obedient, open, persuadable, pliable, responsive, susceptible, tractable
    Antonyms: intractable, nonconforming, uncooperative, unwilling
  2. adjective able to be judged; responsible
    Synonyms: accountable, answerable, chargeable, liable, subject
    Antonyms: irresponsible, not responsible, unaccountable, unanswerable, unchargeable

ارجاع به لغت amenable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amenable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amenable

لغات نزدیک amenable

پیشنهاد بهبود معانی