امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amenity

əˈmenət̬i əˈmiːnəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سازگاری، مطبوعیت، نرمی، ملایمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The matter was urgent and there was no time for amenities.
- موضوع فوری بود و فرصتی برای ملایمت نبود.
noun countable
وسیله ی پذیرایی،، وسیله ی رفاه، (جمع) تسهیلات
- He wanted all the amenities of modern life.
- او طالب کلیه‌ی تسهیلات زندگی مدرن بود.
- This hotel is equipped with every imaginable amenity.
- این هتل همه‌گونه وسیله‌ی راحتی قابل‌تصور را دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amenity

  1. noun pleasant thing
    Synonyms: advantage, betterment, comfort, convenience, enhancement, enrichment, excellence, extravagance, facility, frill, improvement, luxury, merit, quality, service, superfluity, virtue
    Antonyms: abomination, inconvenience
  2. noun pleasing, agreeable behavior
    Synonyms: affability, agreeableness, amiability, attention, attractiveness, charity, charm, complaisance, cordiality, courtesy, delightfulness, enjoyableness, etiquette, gallantry, geniality, gentility, gratefulness, kindness, mildness, pleasantness, politeness, refinement, suavity, sweetness
    Antonyms: disruption, misbehavior

ارجاع به لغت amenity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amenity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amenity

لغات نزدیک amenity

پیشنهاد بهبود معانی