امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Americana

    -ˈkɑːnə / / -ˈkænə əˌmerəˈkɑːnə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    اطلاعات و حقایق مربوط به آمریکا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - She loved decorating her home with Americana decor, such as patriotic flags and rustic wooden signs.
    - او دوست داشت خانه‌ی خود را با دکور شبیه به آمریکایی‌ها، مانند پرچم‌های میهن پرستان و تابلوهای چوبی روستایی تزئین کند.
    - The artist's paintings captured the essence of Americana with their depictions of small town life and classic cars.
    - نقاشی‌های این هنرمند با به تصویر کشیدن زندگی شهری کوچک و ماشین‌های کلاسیک، ماهیت آمریکایی را به تصویر می‌کشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد americana

    1. noun
      Synonyms: American history, local history, Indian lore, regional folklore, pioneer stories, American materials

    ارجاع به لغت americana

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «americana» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/americana

    لغات نزدیک americana

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی