امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amicable

ˈæmɪkəbl ˈæmɪkəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more amicable
  • صفت عالی:

    most amicable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
موافق، دوست، دوستانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- amicable discussions
- مذاکرات دوستانه
- As they couldn't get along, they decided to separate amicably.
- چون با هم نمی‌ساختند تصمیم گرفتند با صلح و صفا از هم جدا شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amicable

  1. adjective friendly, especially regarding an agreement
    Synonyms: accordant, agreeing, amiable, civil, clubby, concordant, cordial, courteous, cozy, empathic, good-humored, harmonious, kind, kindly, like-minded, mellow, neighborly, pacific, peaceable, peaceful, polite, regular, right nice, sociable, square shooting, sympathetic, understanding
    Antonyms: hostile, unfriendly

ارجاع به لغت amicable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amicable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amicable

لغات نزدیک amicable

پیشنهاد بهبود معانی