امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Anathema

    əˈnæθəmə əˈnæθəmə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    منفور، ملعون، مرتد، مورد لعن و نفرین، لعنت‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - They were anathema to all of us.
    - آن‌ها برای همه‌ی ما منفور بودند.
    - Racial prejudice is anathema to me.
    - تبعیض نژادی برای من بسیار منفور است.
    noun countable
    لعنت، تکفیر، فحش، دشنام، ناسزا، نفرین
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد anathema

    1. noun something hated
      Synonyms: abomination, bane, bugbear, detestation, enemy, hate, pariah
      Antonyms: love
    2. noun denouncement
      Synonyms: ban, censure, commination, condemnation, curse, damnation, denunciation, excommunication, execration, imprecation, malediction, proscription, reprehension, reprobation, reproof, taboo

    ارجاع به لغت anathema

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «anathema» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anathema

    لغات نزدیک anathema

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند