امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Anchorage

ˈæŋkərɪdʒ ˈæŋkərɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    anchorages

معنی

noun
لنگرگاه، لنگراندازی، باج لنگرگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anchorage

  1. noun Place for vessels to anchor
    Synonyms: roadstead, harbor, dock, port, mooring, haven, wharf, refuge, jetty, harborage, pier, safety, resting-place, berth, facilities, anchorage-ground, amphibious installation, quay, embankment, landing place, breakwater, embarcadero, slip

ارجاع به لغت anchorage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anchorage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anchorage

لغات نزدیک anchorage

پیشنهاد بهبود معانی