امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Anime

    ˈænəmeɪ ˈænɪmeɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    سینما و تئاتر پویانمایی ژاپنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - My favorite anime series is Attack on Titan.
    - انیمه‌ی محبوب من Attack on Titan است.
    - The anime industry continues to thrive, producing new and exciting shows each season.
    - صنعت انیمه در حال پیشرفت است و هر فصل نمایش‌های جدید و مهیجی تولید می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد anime

    1. noun A hard copal derived from an African tree
      Synonyms: zanzibar-copal
    2. noun Any of various resins or oleoresins
      Synonyms: gum-anime

    ارجاع به لغت anime

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «anime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anime

    لغات نزدیک anime

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند