امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Animus

    ˈænɪməs ˈænɪməs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    اراده، قصد، نیت، روح دشمنی و غرض، عناد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The boss had an animus against him.
    - رئیس اداره نسبت به او غرض داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد animus

    1. noun Deep-seated hatred, as between longtime opponents or rivals
      Synonyms: animosity, hostility, antipathy, antagonism, bile, enmity, mind, ill will, spirit, temper, bad-blood
    2. noun A feeling of animosity; ill will.
      Synonyms: enmity

    ارجاع به لغت animus

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «animus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/animus

    لغات نزدیک animus

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند