امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Anoint

əˈnɔɪnt əˈnɔɪnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    anointed
  • شکل سوم:

    anointed
  • سوم شخص مفرد:

    anoints
  • وجه وصفی حال:

    anointing

معنی

verb - transitive
روغن‌مالی کردن، تدهین کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anoint

  1. verb bless, usually with oil or water
    Synonyms: bless, consecrate, daub, embrocate, grease, hallow, rub, sanctify, smear

ارجاع به لغت anoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anoint

لغات نزدیک anoint

پیشنهاد بهبود معانی