امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Antecedence

ˌæntɪˈsiːdns ˌæntɪˈsiːdns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
تقدم، پیشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
پیشی، پیشروی، تقدم، سبقت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antecedence

  1. noun The act, condition, or right of preceding
    Synonyms: priority, precedence, precedency, antecedency, right of way, anteriority

ارجاع به لغت antecedence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antecedence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antecedence

لغات نزدیک antecedence

پیشنهاد بهبود معانی