امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Anti-semitic

    ˌæntisəˈmɪtɪk ˌæntisəˈmɪtɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: antisemitic

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    یهودستیز، ضدیهود، یهودآزار (شخص)، یهودستیزانه، ضدیهودی، یهودآزارانه (رفتار و غیره)، مربوط به یهودستیزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The school took swift action against the student who made an anti-semitic comment in class.
    - مدرسه به‌سرعت علیه دانش‌آموزی که در کلاس اظهارنظر یهودستیزانه کرده بود، اقدام کرد.
    - antisemitic jokes
    - جوک‌های ضدیهودی
    - an antisemitic journalist
    - روزنامه‌نگار یهودستیز
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد anti-semitic

    1. adjective Relating to or characterized by anti-Semitism; hating Jews
      Synonyms: antisemitic

    ارجاع به لغت anti-semitic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «anti-semitic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anti-semitic

    لغات نزدیک anti-semitic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند