امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Apathetic

ˌæpəˈθetɪk ˌæpəˈθetɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more apathetic
  • صفت عالی:

    most apathetic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌احساس، بی‌تفاوت، بی‌روح، بی‌شور، بی‌هیجان، بی‌واکنش، بی‌حال، بی‌غیرت، بی‌علاقه، دلمرده، بی‌توجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- A bad teacher can make students apathetic.
- معلم بد می‌تواند شاگردان را بی‌علاقه کند.
- I realized that I was becoming increasingly depressed and apathetic.
- دریافتم که به‌طور افزون‌وار درحال افسردگی و دلمرده شدن هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد apathetic

  1. adjective uncaring, disinterested
    Synonyms: blah, callous, cold, cool, could care less, couldn’t care less, don’t give a damn, draggy, emotionless, flat, impassive, indifferent, insensible, laid-back, languid, moony, passive, stoic, stolid, unconcerned, unemotional, unfeeling, uninterested, unmoved, unresponsive, untouched, what the hell, wimpy
    Antonyms: caring, concerned, interested, responsive

ارجاع به لغت apathetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apathetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apathetic

لغات نزدیک apathetic

پیشنهاد بهبود معانی