امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aquatic

əˈkwæ- / / əˈkwɑː- əˈkwætɪk / / əˈkwɒ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more aquatic
  • صفت عالی:

    most aquatic

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
جانورشناسی گیاه‌شناسی (جانور یا گیاه) آبزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- aquatic plants
- گیاهان آبزی
- Many species of aquatic plants can exist in very little light.
- بسیاری از گونه‌های گیاهان آبزی می‌توانند در نور بسیار کم زندگی کنند.
adjective
آبی
- aquatic sports
- ورزش‌های آبی
adjective
(جمع) آب‌بازی، نمایش روی آب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aquatic

  1. adjective occurring in water
    Synonyms: amphibian, amphibious, floating, marine, maritime, natatory, oceanic, of the sea, sea, swimming, watery

ارجاع به لغت aquatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aquatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aquatic

لغات نزدیک aquatic

پیشنهاد بهبود معانی