امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Arithmetic

əˈrɪθmətɪk əˈrɪθmətɪk əˈrɪθmətɪk əˈrɪθmətɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective uncountable
علم حساب، حساب، حسابی، حسابگر، حسابدان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective uncountable
حساب، حسابی
- They teach arithmetic at school.
- در مدرسه حساب یاد می‌دهند.
- Her arithmetic is poor.
- حساب او ضعیف است.
- arithmetic scale
- سنجه‌ی حسابی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arithmetic

  1. noun mathematics
    Synonyms: addition, calculation, computation, division, estimation, figuring, multiplication, reckoning, subtraction

ارجاع به لغت arithmetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arithmetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arithmetic

لغات نزدیک arithmetic

پیشنهاد بهبود معانی