Armaments
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
plural
تسلیحات، اسلحه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ما سرمایه را از تسلیحات جنگی به آموزش معطوف کردیم.
- دیشب یک کارخانه‌ی تسلیحات جنگی بمباران شد
مترادف و متضاد armaments
-
noun weapon(s)Synonyms: ammunition, arms, defense, gun, hardware, heat, material, materiel, munitions, ordnance, protection, security, weaponry
ارجاع به لغت armaments
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «armaments» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/armaments
لغات نزدیک armaments
- - armament
- - armamentarium
- - armaments
- - armature
- - armavir