امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Arrowroot

    ˈæroʊ- / / ˈærə- ˈærəʊruːt / / ˈærəruːt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      arrowroots

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    پودر آروروت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - I used arrowroot instead of cornstarch to thicken the sauce.
    - من به‌جای نشاسته‌ی ذرت از پودر آروروت برای غلیظ شدن سس استفاده کردم.
    - Arrowroot is a versatile ingredient in gluten-free baking.
    - پودر آروروت یک ماده‌ی همه‌کاره در پخت بدون گلوتن است.
    noun countable
    گیاه‌شناسی پیکان‌ریشه، مارانتا
    لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی
    - The arrowroot adds a smooth texture to this soup.
    - مارانتا بافت نرمی به این سوپ می‌دهد.
    - Can you please buy some arrowroot from the store?
    - لطفاً می‌توانید مقداری پیکان‌ریشه را از فروشگاه بخرید؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد arrowroot

    1. noun Canna grown especially for its edible rootstock from which arrowroot starch is obtained
      Synonyms: achira, indian shot, Canna indica, Canna edulis
    2. noun White-flowered West Indian plant whose root yields arrowroot starch
      Synonyms: American arrowroot, obedience plant, Maranta arundinaceae

    ارجاع به لغت arrowroot

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arrowroot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arrowroot

    لغات نزدیک arrowroot

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار