امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ashamed

əˈʃeɪmd əˈʃeɪmd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    ashames
  • وجه وصفی حال:

    ashaming
  • صفت تفضیلی:

    more ashamed
  • صفت عالی:

    most ashamed

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
شرمسار، خجل، سرافکنده، شرمنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Aren't you ashamed of yourself ?
- از خودت خجالت نمی‌کشی؟
- Every human does things of which he is ashamed.
- هر انسانی کارهایی می‌کند که از آن شرمسار است.
- I am ashamed to ask him again for a loan of money.
- رویم نمی‌شود که دوباره از او پول قرض بخواهم.
- While quarreling, he saw his teacher but was ashamed to greet him.
- حین دعوا معلمش را دید؛ ولی رویش نشد به او سلام کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ashamed

  1. adjective regretting, remorseful
    Synonyms: abashed, apologetic, bashful, blushing, chagrined, compunctious, conscience-stricken, contrite, crestfallen, debased, demeaned, discomfited, disconcerted, distraught, distressed, embarrassed, flustered, guilty, hesitant, humble, humbled, humiliated, meek, mortified, muddled, penitent, regretful, reluctant, repentant, shamed, shamefaced, sheepish, shy, sorry, stammering, stuttering, submissive
    Antonyms: bold, defiant, immodest, not sorry, shameless, unregretful, unremorseful, unself-conscious

لغات هم‌خانواده ashamed

ارجاع به لغت ashamed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ashamed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ashamed

لغات نزدیک ashamed

پیشنهاد بهبود معانی