معنی asinine به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈæsənaɪn ˈæsənaɪn ˈæsənaɪn

معنی و نمونه‌جمله

adjective

خرصفت، (مجازاً) نادان، خر، ابله، احمق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- What an asinine thought!

- چه فکر احمقانه‌ای!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asinine

adjective senseless

Synonyms: absurd, cretinous, daft, foolish, half-witted, idiotic, inane, moronic, silly, sophomoric, stupid

ارجاع به لغت asinine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «asinine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asinine

لغات نزدیک asinine

- aside
- aside from
- asinine
- asininity
- ask

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی