امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aspirant

əˈspaɪr- / / ˈæsp- əˈspaɪərənt / / ˈæspərənt əˈspaɪərənt / / ˈæspərənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
جویا، طالب، داوطلب کار یا مقام، آرزومند، حروف حلقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- aspirants to political power
- جویندگان قدرت سیاسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aspirant

  1. noun person with wish, dream
    Synonyms: applicant, candidate, competitor, contestant, hopeful, postulant, striver, wannabe

ارجاع به لغت aspirant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aspirant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aspirant

لغات نزدیک aspirant

پیشنهاد بهبود معانی