امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aspire

əˈspaɪr əˈspaɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aspired
  • شکل سوم:

    aspired
  • سوم‌شخص مفرد:

    aspires
  • وجه وصفی حال:

    aspiring

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive C1
آرزو داشتن، آرزو کردن، اشتیاق داشتن، بلند پروازی کردن، بالا رفتن، اوج گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He aspired to become rich and famous.
- او از ته دل آرزو می‌کرد که ثروتمند و مشهور شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aspire

  1. verb aim, hope
    Synonyms: be ambitious, be eager, crave, desire, dream, hanker, long, pursue, seek, strive, struggle, try, want, wish, yearn

ارجاع به لغت aspire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aspire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aspire

لغات نزدیک aspire

پیشنهاد بهبود معانی