امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Assassin

əˈsæsɪn əˈsæsɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    assassins

معنی و نمونه‌جمله

countable
آدم‌کش، قاتل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Hajir's assassin
- قاتل هژیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assassin

  1. noun murderer of prominent or important person
    Synonyms: butcher, clipper, dropper, eliminator, enforcer, executioner, guerrilla, gun, gun person, hatchet person, hit person, killer, liquidator, piece person, plugger, slayer, soldier, torpedo, trigger person
    Antonyms: victim

ارجاع به لغت assassin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assassin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assassin

لغات نزدیک assassin

پیشنهاد بهبود معانی