امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Asterisk

    ˈæstrɪsk ˈæstrɪsk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      asterisked

    • شکل سوم:

      asterisked

    • سوم‌شخص مفرد:

      asterisks

    • وجه وصفی حال:

      asterisking

    • شکل جمع:

      asterisks

    معنی‌ها

    noun verb - transitive
    نشان ستاره (بدین شکل *)، با ستاره نشان کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun verb - transitive
    دخشه، ستاره
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد asterisk

    1. verb Mark with an asterisk
      Synonyms: star
    2. noun A star-shaped character used in printing
      Synonyms: star

    ارجاع به لغت asterisk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «asterisk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asterisk

    لغات نزدیک asterisk

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی