امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Astrology

    əˈstrɑːlədʒi əˈstrɒlədʒi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      astrologies

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    اختربینی، استرولوژی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Do you believe in astrology?
    - آیا شما به اختربینی اعتقاد دارید؟
    - Some people dismiss astrology as pseudoscience, while others believe in its predictions.
    - برخی از مردم استرولوژی را شبه‌علم می دانند اما برخی دیگر به پیش‌بینی‌های آن اعتقاد دارند.
    noun uncountable
    قدیمی نجوم اخترشناسی، نجوم
    - She decided to study astrology at university.
    - او تصمیم گرفت در دانشگاه اخترشناسی بخواند.
    - I've always had a fascination with astrology.
    - همیشه شیفته‌ی نجوم بوده‌ام.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد astrology

    1. noun prophesy of the future by observation of stars and planets
      Synonyms: astrometry, horoscope

    ارجاع به لغت astrology

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «astrology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astrology

    لغات نزدیک astrology

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند