امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Atm

ˌeɪ tiː ˈem ˌeɪ tiː ˈem
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation
در حال حاضر، در این لحظه، فعلاً (at the moment)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Sorry, I can't talk on the phone atm, I'm in a meeting.
- ببخشید فعلا نمی‌تونم تلفنی صحبت کنم، در جلسه هستم.
- I'm feeling so tired atm.
- احساس می‌کنم در حال حاضر خیلی خسته هستم.
abbreviation noun countable
خودپرداز (ATM) (Automated Teller Machine)
- I need to withdraw some cash from the ATM.
- باید مقداری پول نقد از خودپرداز برداشت کنم.
- The ATM charged a fee for withdrawals.
- خودپرداز برای برداشت کارمزد دریافت می‌کرد.
abbreviation
اتمسفر، جو، اتمسفری، جوی (atmosphere و atmospheric)
- The atm at the beach was perfect for a relaxing day in the sun.
- اتمسفر در ساحل برای یک روز آرام در زیر نور خورشید عالی بود.
- The atm in the room was heavy.
- جو اتاق سنگین بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد atm

  1. noun A means of digital communications that is capable of very high speeds; suitable for transmission of images or voice or video as well as data
    Synonyms: asynchronous transfer mode
  2. noun A unit of pressure: the pressure that will support a column of mercury 760 mm high at sea level and 0 degrees centigrade
    Synonyms: standard atmosphere, atmosphere, standard pressure
  3. noun An unattended machine (outside some banks) that dispenses money when a personal coded card is used
    Synonyms: automated teller, cash-machine, cash-dispenser, automated-teller-machine, automatic teller machine, automatic teller

ارجاع به لغت atm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/atm

لغات نزدیک atm

پیشنهاد بهبود معانی