امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Attacked

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      attacks

    • وجه وصفی حال:

      attacking

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B1
    مورد حمله قرار گرفته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a violently attacked child
    - کودکی که به‌شدت مورد حمله قرار گرفته است
    - The attacked man died in hospital.
    - مردی که مورد حمله قرار گرفته بود، در بیمارستان درگذشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد attacked

    1. adjective assaulted
      Synonyms: bombed, bombarded, assailed, fired upon, stormed, invaded, besieged

    ارجاع به لغت attacked

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «attacked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attacked

    لغات نزدیک attacked

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند