امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Au Fait

ˈoʊˈfeɪt ˈəʊˈfeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

(فرانسه) آشنا به واقعیات، مطلع
(فرانسه) متخصص، کارشناس، خبره، ویژه‌گر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد au fait

  1. adjective familiar with
    Synonyms: au courant, expert, skillful, up on, up to snuff, well instructed, wise to

ارجاع به لغت au fait

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «au fait» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/au fait

لغات نزدیک au fait

پیشنهاد بهبود معانی