امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Audacity

    ɑːˈdæsət̬i ɔːˈdæsəti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    بی‌باکی، بی‌پروایی، نترسی، جرئت، تهور، جسارت، گستاخی، پررویی، بی‌حیایی، بی‌شرمی، وقاحت، (جمع) سخن یا عمل گستاخانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - he had the audacity to ask the old lady to carry his suitcase.
    - او با پررویی (با کمال وقاحت) از پیرزن خواست که چمدانش را حمل کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد audacity

    1. noun recklessness, daring
      Synonyms:
      courage nerve bravery boldness fearlessness rashness adventurousness daring valor audaciousness guts venturesomeness dauntlessness recklessness intrepidity enterprise
      Antonyms:
      caution care carefulness reserve timidity
    1. noun arrogance, presumptuousness
      Synonyms:
      arrogance impudence insolence rudeness disrespectfulness effrontery cheek nerve gall temerity brass impertinence audaciousness cockiness assurance forwardness presumptuousness chutzpah moxie guts spunk defiance stuff crust shamelessness gutsiness hardiness
      Antonyms:
      modesty humility timidity meekness yielding gentility

    Collocations

    ارجاع به لغت audacity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «audacity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/audacity

    لغات نزدیک audacity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی