امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Audible

ˈɑːdəbl ˈɔːdəbl ˈɔːdəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more audible
  • صفت عالی:

    most audible

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قابل‌شنیدن، شنیدنی، رسا، مسموع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Agha Hassan's snoring was audible from upstairs.
- صدای خرخر آقا حسن از طبقه‌ی بالا قابل‌شنیدن بود.
- The teacher spoke in an audible voice.
- معلم با صدایی رسا صحبت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد audible

  1. adjective able to be heard
    Synonyms: aural, auricular, clear, deafening, detectable, discernible, distinct, hearable, loud, loud enough, perceptible, plain, resounding, roaring, sounding, within earshot
    Antonyms: inaudible

ارجاع به لغت audible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «audible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/audible

لغات نزدیک audible

پیشنهاد بهبود معانی