معنی aush به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

غذا و آشپزی آش (یکی‌‌از غذاهای اصیل ایرانی که انواع مختلفی دارد)

افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Aush is one of the most delicious dishes served in Iran.

- آش یکی‌از خوشمزه‌ترین غذاهایی است که در ایران سرو می‌شود.

- She learned the recipe for making aush from her grandmother.

- او دستورپخت آش را از مادربزرگش یاد گرفت.

- On cold nights, nothing warms me up like a steaming bowl of aush.

- در شب‌های سرد، هیچ‌چیز مثل یک کاسه آش داغ مرا گرم نمی‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aush

noun a type of watery food prepared from legumes, oil, vegetables, and similar ingredients.

ارجاع به لغت aush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «aush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aush

لغات نزدیک aush

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک