امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Automatically

ˌɑːt̬əˈmæt̬ɪkli ˌɔːtəˈmætɪkli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb B2
خودبه‌خود، به‌طور خودکار، به‌طور غیرارادی، بصورت خودکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد automatically

  1. adverb In a mechanical manner; by a mechanism
    Synonyms: mechanically

لغات هم‌خانواده automatically

ارجاع به لغت automatically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «automatically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/automatically

لغات نزدیک automatically

پیشنهاد بهبود معانی