امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Autopilot

ˈɑːt̬oʊˌpaɪlət ˈɔːtəʊˌpaɪlət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رجوع شود به: automatic pilot

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد autopilot

  1. noun A cognitive state in which you act without self-awareness
    Synonyms: automatic pilot
  2. noun A navigational device that automatically keeps ships or planes or spacecraft on a steady course
    Synonyms: automatic pilot, robot pilot

ارجاع به لغت autopilot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autopilot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autopilot

لغات نزدیک autopilot

پیشنهاد بهبود معانی