معنی avidness به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈæv.ɪd.nəs ˈæv.ɪd.nəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

اشتیاق، طمع، تمایل به پیشرفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The team's avidness for victory pushed them to train harder than ever.

- اشتیاق تیم به پیروزی باعث شد تا آن‌ها سخت‌تر از همیشه تمرین کنند.

- The avidness of the fans at the concert was palpable in the air.

- اشتیاق هواداران در کنسرت در فضا محسوس بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت avidness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «avidness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avidness

لغات نزدیک avidness

- avidity
- avidly
- avidness
- avifauna
- avigation

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel