امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Awful

ˈɑːfl ˈɔːfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more awful
  • صفت عالی:

    most awful

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
مهیب، ترسناک، بهت‌آور، ترس‌آور، هراس‌انگیز، فاجعه‌بار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the awful sight of Christ on the cross
- منظره‌ی بهت‌آور عیسی بر روی صلیب
- an awful death
- مرگ وحشت‌آور
adjective informal B2
بزرگ، باعظمت، شدید، خیلی، بسیار
- an awful headache
- سردرد شدید
- I am awful(ly) sorry.
- خیلی عذر می‌خواهم.
adjective
افتضاح، بسیار بد، وحشتناک، ناخوشایند
- I feel awful.
- حالم بد است (احساس بسیار بدی دارم).
- It smells awful!
- بوی بسیار بدی دارد!
- His wife looked awful.
- زنش قیافه‌ی وحشتناکی داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد awful

  1. adjective very bad; terrible
    Synonyms:
    abominable alarming appalling atrocious deplorable depressing dire disgusting distressing dreadful fearful frightful ghastly grody gross gruesome grungy harrowing hideous horrendous horrible horrific horrifying nasty offensive raunchy repulsive shocking stinking synthetic tough ugly unpleasant unsightly
    Antonyms:
    beautiful good ok pleasing

ارجاع به لغت awful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awful

لغات نزدیک awful

پیشنهاد بهبود معانی