امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Awl

ɒːl ɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
درفش، سوراخ‌کن (ابزاری نوک‌تیز برای ایجاد سوراخ‌های کوچک در چوب یا چرم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She used an awl to make precise holes in the leather.
- او برای ایجاد سوراخ‌های دقیق روی چرم از درفشی استفاده کرد.
- An awl is essential for anyone working with wood or fabric.
- برای هرکسی که با چوب یا پارچه کار می‌کند، یک درفش ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد awl

  1. noun
    Synonyms: bit, drill, pick, borer, bradawl, drawbore, punch, fid, needle

ارجاع به لغت awl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awl

لغات نزدیک awl

پیشنهاد بهبود معانی