امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Backed

American: ˈbækt British: bækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    backs
  • وجه وصفی حال:

    backing

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دارای پشت، پشتی‌دار، پشت‌گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a canvas-backed chair
- صندلی دارای پشتی کرباسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backed

  1. adjective supported
    Synonyms: upheld, encouraged, approved, aided, assisted, promoted, fostered, favored, championed, advocated, helped, bolstered, propped, furthered, seconded, endorsed, sponsored, financed, underwritten, boosted, bankrolled
    Antonyms: discouraged, opposed
  2. adjective supplied with a back
    Synonyms: stiffened, built up, strengthened, reinforced
    Antonyms: backless

ارجاع به لغت backed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backed

لغات نزدیک backed

پیشنهاد بهبود معانی