امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Backfire

ˈbækfaɪr ˌbækˈfaɪə ˌbækˈfaɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    backfired
  • شکل سوم:

    backfired
  • سوم‌شخص مفرد:

    backfires
  • وجه وصفی حال:

    backfiring
  • شکل جمع:

    backfires

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive
پس زدن تفنگ، منفجر شدن قبل از موقع، نتیجه‌ی معکوس گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The enemy's plan backfired.
- نقشه‌ی دشمن نتیجه‌ی معکوس داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backfire

  1. verb have an opposite effect
    Synonyms: backlash, boomerang, bounce back, disappoint, fail, flop, miscarry, rebound, recoil, ricochet, spring back

ارجاع به لغت backfire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backfire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backfire

لغات نزدیک backfire

پیشنهاد بهبود معانی