امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bagged

American: ˈbæɡd British: bæɡd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    bags
  • وجه وصفی حال:

    bagging

معنی

adjective
(عامیانه) مست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bagged

  1. verb Bulge out; form a bulge outward, or be so full as to appear to bulge
    Synonyms: gotten, nailed, trapped, pocketed, bulged, taken, caught, secured, netted, captured, seized
    Antonyms: lost
  2. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms: pouched, overhung, ballooned, protruded, projected, jutted, bulged, bellied, beetled

ارجاع به لغت bagged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bagged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bagged

لغات نزدیک bagged

پیشنهاد بهبود معانی