امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bailsman

American: ˈbeɪlzmən British: ˈbeɪlzmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ضامن، کفیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bailsman

  1. noun One who posts bond
    Synonyms: bail, bondsman

ارجاع به لغت bailsman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bailsman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bailsman

لغات نزدیک bailsman

پیشنهاد بهبود معانی