امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ballistics

bəˈlɪstɪks bəˈlɪstɪks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پرتابه‌شناسی، علم حرکت اجسام پرتاب‌شونده، مبحث پرتاب گلوله و اجسام پرتاب‌شونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ballistics

  1. noun The trajectory of an object in free flight
    Synonyms: ballistic trajectory

ارجاع به لغت ballistics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ballistics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ballistics

لغات نزدیک ballistics

پیشنهاد بهبود معانی