امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Balsamic

bɔːlˈsæmɪk bɔːlˈsæmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به بلسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد balsamic

  1. adjective Of or relating to or containing balsam
    Synonyms: balsamy

ارجاع به لغت balsamic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «balsamic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balsamic

لغات نزدیک balsamic

پیشنهاد بهبود معانی